دستیاران هوش مصنوعی؛ نیروی کمکی در خانه یا جاسوسی در سایه؟
با پیشرفت روزافزون فناوریهای نوظهور دیجیتال، دستیارهای هوش مصنوعی در آستانه تحولی بزرگ قرار دارند که میتواند به طرز چشمگیری نحوه تعامل ما با فناوری را در زندگی روزمره تغییر دهد.
به گزارش خبرنگار مهر؛ این تحول کلیدی که «هوش مصنوعی با قابلیت حافظه بلندمدت» نام دارد نه تنها شامل بهبود در توانایی پردازش اطلاعات و پاسخدهی مبتنی بر هوش مصنوعی است، بلکه به این فناوری امکان میدهد تا با حفظ و استفاده از اطلاعات پیشین، تعاملاتی بسیار شخصیتر و مؤثرتر با کاربران داشته باشد.
به عقیده بسیاری از کارشناسان، دستیارهای هوش مصنوعی با قابلیت حافظه بلندمدت در آیندهای نزدیک برای همه کاربران قابل دسترسی خواهند بود. بر اساس برآوردهای صورت گرفته، این قابلیت ممکن است ظرف یک سال آینده به صورت عمومی عرضه شود. این دستیارهای هوشمند قادر خواهند بود با حفظ محتوای مکالمات و اطلاعات شخصی به کاربران کمک کنند تا تجربه کارآمدتری از فناوری داشته باشند و به این ترتیب به همراهانی مؤثرتر در زندگی روزمره کاربران تبدیل شوند.
این دستیارهای جدید هوش مصنوعی قادر خواهند بود مکالمات، پروژهها و جزئیات شخصی پیچیده را به خاطر بسپارند و از این طریق، به شکلی مؤثر به بخشی از روال روزمره ما بدل شوند. با پیشرفتهای مستمر در هوش مصنوعی، خط تمایز بین یک ابزار ساده و یک دستیار هوشمند بیش از پیش محو شده است. خبرنگار مهر در این نوشتار کوتاه به بررسی تازهترین تحولات در زمینه دستیارهای صوتی مبتنی بر هوش مصنوعی میپردازد.
هوش مصنوعی به مثابه دستیار شخصی
کارشناسان فناوری معتقدند که آینده هوش مصنوعی با توسعه و استقرار دستیارانی دائمی و توانمند همراه است؛ ابزارهایی که در انجام طیف گستردهای از وظایف به کاربران کمک کنند. تصور کنید هوش مصنوعی نه تنها برنامهریزی شما را مدیریت میکند بلکه جزئیات کوچک مانند رستوران مورد علاقه شما یا آخرین کتابی که از آن لذت بردهاید را نیز به خاطر میسپارد و از آنها برای ارائه تجربهای شخصی به شما استفاده میکند.
مفهوم دستیار پیشرفته هوش مصنوعی، با کاهش بار ذهنی ناشی از پیگیری جزئیات مختلف برای افزایش کارایی و راحتی زندگی کاربران طراحی شده است. به زعم طیف گستردهای از متخصصان، این فرایند، کاربران را تشویق میکند تا زمان و اعتماد بیشتری را صرف سیستمهای هوش مصنوعی کنند و حجم بیشتری از دادههای شخصی خود را با آنها به اشتراک بگذارند؛ امری که در نهایت هوش مصنوعی را به یک دستیار شخصی پیشرفته و قدرتمند تبدیل میکند.
با این حال، مانند هر تحول فناورانه دیگری، این تکامل در قابلیتهای هوش مصنوعی نیز در کنار مزایای بسیار، چالشهایی را بهویژه در زمینه حفظ حریم خصوصی و امنیت دادهها در پی دارد.
نگرانیها به قوت خود باقی هستند
با پیشرفت سیستمهای هوش مصنوعی، نگرانیهای مربوط به امنیت دادهها نیز افزایش مییابد. توانایی یک دستیار هوش مصنوعی در حفظ اطلاعات بلندمدت کاربران، پرسشهای مهمی درباره حریم خصوصی مطرح میکند. بسیاری از منتقدان توسعه این فناوری معتقدند که اجازه دادن به یک سیستم هوش مصنوعی برای حفظ و ذخیره جزئیات زندگی شخصی، میتواند منجر به افزایش احتمال بروز سوءاستفاده یا پیامدهای ناخواسته دیگر شود.
از سوی دیگر، اگر یک سیستم مبتنی بر هوش مصنوعی بر اساس دادههای نادرست یا ناقص توصیههایی مخرب بدهد، چه میشود؟ اگر بهطور ناخواسته اطلاعات حساس کاربران را فاش کند، چه اتفاقی میافتد؟ از همین روی، مدافعان حریم خصوصی نگرانیهایی را در مورد دستیارهای هوش مصنوعی با قابلیت ذخیره، نگهداری و استفاده از اطلاعات شخصی به روشهایی غیرشفاف یا ناشناخته برای کاربران، مطرح کردهاند.
از سوی دیگر، مدافعان گسترش بیش از پیش فناوری هوش مصنوعی، برای پاسخ به این نگرانیها، خاطرنشان میکنند که انتظارات اکثر مردم در مورد حریم خصوصی با توجه به فراگیری دستگاههای همیشه روشن مانند گوشیهای هوشمند، تلویزیونهای هوشمند و دوربینهای داخل خودرو تغییر کرده است. آنها به ویژگیهایی از جمله «Live View» اپل اشاره میکنند که هنگام گرفتن عکس، ویدئو و صدا را ضبط میکند و مدعی هستند که بسیاری از کاربران چنین ویژگیهایی را میپذیرند و حتی قدردان وجود آنها هستند. بر همین مبنا میتوان نتیجه گرفت که فناوری در حال تغییر نحوه تفکر مردم درباره حریم خصوصی در زندگی روزمرهشان است.
با این حال، چشمانداز دستیارهای هوش مصنوعی با حافظه بلند مدت نیازمند آن است که شرکتهای فناوری درباره شیوههای مدیریت دادهها بسیار شفاف باشند. همچنین کاربران باید کنترل دقیقی بر روی اطلاعات ذخیرهشده و نحوه دسترسی یا حذف آنها داشته باشند.
لزوم ایجاد تعادل میان مزایا و تهدیدات
همانطور که ذکر شد، در فرایند توسعه و ظهور دستیارهای هوش مصنوعی پیشرفته نیز مانند هر فناوری جدیدی، مزایا و ریسکهایی وجود دارد. از یک سو، ابزارهای هوش مصنوعی با حافظه بلند مدت میتوانند با ارائه پشتیبانی شخصیسازیشده، کمک به کاربران در پیگیری وظایف، پروژهها و حتی جزئیات کوچک زندگی روزمره، بهرهوری را به شکل قابل توجهی افزایش دهند. تصور کنید هوش مصنوعی روال فعالیت ورزشی مورد علاقه شما را به خاطر میسپارد و بر اساس پیشرفت شما آن را تنظیم میکند یا ترجیحات غذایی شما را میداند و ایدههای مناسب برای وعدههای غذایی پیشنهاد میدهد.
اما روی دیگر سکه توسعه بیشتر فناوری مذکور این است که یکپارچگی عمیق در زندگی افراد تنها در صورت احساس کنترل کامل از سوی کاربران و اعتماد حداکثری به ارائهدهندگان فناوری پشت این ابزارها میسر میشود. از همین روی، بسیاری از کارشناسان تأکید میکنند که صنعت باید بهدقت تعادل میان نوآوری در هوش مصنوعی و اطمینان از وجود اقدامات قوی برای حفظ حریم خصوصی و امنیت را مدیریت کند.
در مقطع کنونی، شرکتهای فناوری تمرکز خود را بر رقابت فناورانه هوش مصنوعی معطوف ساختهاند. مایکروسافت میلیاردها دلار در «OpenAI»، استارت اپ سازنده چتبات محبوب «ChatGPT»، سرمایهگذاری کرده است تا ابزار و فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی خود را تقویت کند. این موضوع مایکروسافت را در صدر رقابت هوش مصنوعی قرار میدهد، اما اعتماد عمومی همچنان یک مانع کلیدی در مسیر چنین کسب و کارهایی محسوب میشود. تحقیقات نشان میدهد که اگرچه بسیاری از افراد ابزارهای هوش مصنوعی را امتحان کردهاند، تعداد کسانی که به صورت روزانه و مرتب از آنها استفاده میکنند، بسیار کمتر است.
پذیرش هوش مصنوعی: تغییر بازی یا فقط یک روند دیگر؟
هوش مصنوعی اغلب بهعنوان سریعترین فناوری در حال رشد در تاریخ شناخته میشود، اما تردیدهایی وجود دارد که آیا به همان سطح فراگیری گوشیهای هوشمند خواهد رسید یا خیر. نظرسنجی اخیر مؤسسه تامپسون رویترز نشان میدهد که تنها ۲۹٪ از مردم در بریتانیا «ChatGPT» را امتحان کردهاند و تنها ۲٪ از آن بهصورت روزانه از ابزار مذکور استفاده میکنند.
محققان با عنایت به همین مفروضات و دادههای آماری، اذعان دارند که ممکن است هوش مصنوعی به اندازه گوشیهای هوشمند فراگیر نشود. بنابراین، شاید فناوری جدید متفاوت از گوشیهای هوشمند باشد. اکنون تقریباً ۹۰ درصد از مردم جهان تلفن همراه هوشمند دارند. شاید سطح فراگیری ابزارهای هوش مصنوعی متفاوت از تلفنهای همراه باشند. شاید حتی ۵۰ درصد مردم از این فناوری استقبال و استفاده نکنند.»
با وجود همه این تردیدها، کارشناسان همچنان به توسعه دستیارهای هوش مصنوعی خوشبین هستند. بسیاری از توسعهدهندگان فناوری، ادعا میکنند که موارد متعدد استفاده کاربران از هوش مصنوعی، نشاندهنده ارزش کمکهای شخصیسازیشده و تعاملی این ابزار فناورانه است؛ ابزارهایی که تقریباً بدون هزینه به کاربران ارائه میشوند.
با این حال، طیف دیگری از کارشناسان معتقدند که جنجال پیرامون هوش مصنوعی میتواند صرفاً در حد جنجال باقی بماند. جیم کاولو، رئیس بخش تحقیقات سهام در مؤسسه مالی گلدمن ساکس، مدعی است که هوش مصنوعی ممکن است در بازار سرمایه به یک حباب بزرگ و بی سابقه تبدیل شود. از سوی دیگر، سایر کارشناسان خوشبین، قاطعانه این نظر را رد و بر پتانسیل هوش مصنوعی برای ارائه دانش شخصیسازیشده و تعاملی با دسترسی آسان، تأکید میکنند.
آخرین پیشرفتها در زمینه دستیارهای هوش مصنوعی پیشرفته
بر اساس گزارشهای منتشر شده طی ماههای اخیر، مایکروسافت در حال حاضر در حوزه دستیارهای هوش مصنوعی وضعیت بهتری نسبت به سایر رقبای خود دارد. این شرکت فناوری با معرفی قابلیتهای جدید به مجموعه ابزار «CoPilot» خود تلاش میکند هوش مصنوعی را به کاربردهای روزمره نزدیکتر کند. این ویژگیها شامل عملکرد صوتی بهبود یافته، ارائه خلاصه اخبار روزانه و برخی قابلیتهای تحلیلی عمیقتر میشود. آنها یک چتبات طراحی کردهاند که برای پاسخ به سوالات پیچیده و دقیق ساخته شده است.
از جمله بهروزرسانیهای قابل توجه این ابزار، میتوان به «CoPilot Vision» اشاره کرد؛ ابزاری که در داخل مرورگر «Microsoft Edge» فعال است و به کاربران در فعالیتهای آنلاین کمک کند. «CoPilot Vision» میتواند صفحات وب را مشاهده کند و در لحظه به کاربران کمک کند، تجربهای بهمراتب کارآمدتر نسبت به مرورگرهای سنتی داشته باشند.
مایکروسافت اقداماتی برای اطمینان از عدم ذخیره یا ضبط دادههای کاربر توسط «CoPilot Vision» صورت داده است. کاربران میتوانند این ویژگیهای امنیتی را به صورت دستی فعال کنند و بر همین اساس محتوا پس از بستهشدن مرورگر حذف و از نگهداری غیرضروری اطلاعات جلوگیری میشود. با این حال، نگرانیهای مربوط به حفظ حریم خصوصی همچنان در صدر چالشهای چنین ابزارهایی قرار دارند.
نگرانیهای نظارتی: خطر دستیارهای هوش مصنوعی همیشه روشن
یکی از مهمترین مسائلی که منتقدان در مورد دستیارهای هوش مصنوعی مطرح کردهاند، پتانسیل آنها برای تبدیل شدن به ابزارهای نظارتی است. دستیارهای صوتی در حال حاضر میان کاربران بسیار رایج هستند و از چنین ابزاری در تلفنها، بلندگوهای هوشمند و حتی خودروها استفاده میشود. از سوی دیگر، با هوشمندتر شدن این دستیارها و کسب قابلیتهای حافظه، خطر استفاده از چنین ابزاری برای جاسوسی از کاربران به یک نگرانی فوری تبدیل میشود.
برای مثال، سناریویی را در نظر بگیرید که یک دستیار هوش مصنوعی صوتی، بهطور مداوم گوش به فرمان کاربر است. اگر چنین سیستمی حافظه داشته باشد، ممکن است بخشهایی از مکالمات را که در آن مخاطب نیست، به خاطر بسپارد. اگرچه شرکتهای فناوری مانند مایکروسافت و گوگل تنظیماتی برای حفظ حریم خصوصی معرفی کردهاند که به کاربران امکان حذف دستورات صوتی ذخیرهشده را میدهد، اما نگرانی همچنان به قوت خود باقی است: آیا میتوان به این دستیارها اعتماد کرد که واقعاً آنچه میشنوند را فراموش کنند؟
گزارشهایی در گذشته به حوادثی اشاره دارند که در آن دستیارهای صوتی مکالمات خصوصی را ضبط کرده و حتی در مواردی بهاشتباه آنها را به اشتراک گذاشتهاند. این حوادث مبین لزوم اتخاذ سیاستهای قوی حفظ حریم خصوصی و تکنیکهای رمزنگاری پیشرفته برای جلوگیری از سوءاستفاده از این فناوری هستند.
از همین روی، شرکتهایی چون مایکروسافت تلاش کردهاند تا این نگرانیها را با ابزارهایی مانند «CoPilot Vision» که دادههای کاربران را ذخیره نمیکند، کاهش دهد. با این حال، به نظر میرسد که صنعت فناوری باید به شکلی جامع و مؤثر به این ترسهای نظارتی پاسخ دهد تا از تأثیر منفی این نگرانیها بر پذیرش فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی جلوگیری شود. بیشک کسب اعتماد عمومی برای تکامل و تحول دستیارهای هوش مصنوعی پیشرفته از ابزارهایی خاص به همراهان قابل اعتماد کاربران، امری ضروری خواهد بود.
آینده هوش مصنوعی در زندگی روزمره
دستیارهای هوش مصنوعی بهسرعت در حال تحول هستند و در حالی که این فناوری پتانسیل زیادی برای تغییر وظایف روزمره دارد، بحث پیرامون حریم خصوصی به این زودیها پایان نخواهد یافت. شرکتهایی مانند مایکروسافت در حال گسترش مرزهای فعالیت خود هستند، اما پذیرش عمومی فناوری مذکور تا حد زیادی به این بستگی دارد که آیا مردم احساس راحتی میکنند که جزئیات خصوصی زندگی خود را با این دستیارهای دیجیتال به اشتراک بگذارند یا خیر.
در حالی که پیشبینی سطح محبوبیت و نفوذ فرهنگی دستیارهای هوش مصنوعی در سالهای پیشرو بسیار دشوار است، یک چیز قطعی است: ما هنوز در آغاز راه توسعه هوش مصنوعی هستیم. در چنین شرایطی، مسئولیتها مانند امکانات بینهایت هستند. امروز نه تنها توسعهدهندگان، بلکه کاربران نیز باید تصمیم بگیرند که میخواهند دستیارهای هوش مصنوعی تا چه حد دربارهشان بدانند.
فارغ از این که این ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی مانند گوشیهای هوشمند به ابزاری فراگیر بدل شوند یا بهعنوان دستیارهای خاص برای بخش محدودی از کاربران باقی بمانند، یک مسئله روشن است: آینده هوش مصنوعی تازه آغاز گشته و تصمیماتی که امروز میگیریم، نحوه تعامل ما با این سیستمهای هوشمند را در فردا شکل خواهد داد.
دیدگاهتان را بنویسید